کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از ملامتگر نیندیشد دل افگار ما

    شور محشر خنده کبکی است در کهسار ما

    از نسیم نوبهاران مغزها آشفته شد

    گل نکرد آشفتگی از گوشه دستار ما

    شیوه ما سخت جانان نیست اظهار ملال

    لاله ها بی داغ می رویند از کهسار ما

    ما به خون خود دهان تیشه شیرین می کنیم

    تلخ ننشیند عبث معشوق شیرین کار ما

    غنچه های سر به مهر گلستان راز را

    نامه واکرده داند دیده بیدار ما

    جبهه می خارد به ناخن شیر خواب آلود را

    آن که کاوش می کند با سینه افگار ما

    مغز دینداری است آن کفری که ما خوش کرده ایم

    سبحه را در دل سراسر می رود زنار ما

    گر چه از خاکیم، در جنبش گرانجان نیستیم

    برگ کاهی می شود بال و پر دیوار ما

    در شکست ناخن خود دست بر می آورد

    آن که می خواهد که بگشاید گره از کار ما

    کو می تلخی که تا بویش نهد پا در رکاب

    چون کف دریا پریشان رو شود دستار ما

    هیچ ره صائب به حق نزدیک تر از درد نیست

    از طبیبان می کند پرهیز ازان بیمار ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha