کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نگردید آتشین رخساره ای فریادرس ما را

    مگر از شعله آواز درگیرد قفس ما را

    ز بی دردی به درد ما نپردازند غمخواران

    همین آیینه می گیرد خبر، گاه از نفس ما را

    نچیدم از گرفتاری گلی هر چند از خواری

    ز زخم خار و خس دست حمایت شد قفس ما را

    اگر چه پنجه ما را، ز نرمی موم می تابد

    زبان آهنین در ناله باشد چون جرس ما را

    حلاوت برده بود از زندگی آمیزش مردم

    ترشرویی حصاری گشت از مور و مگس ما را

    گیاه تشنه ما سنگ را در دل آب می سازد

    به پای خم برد از گوشه زندان عسس ما را

    به مهر خامشی غواص ما امیدها دارد

    به گوهر می رساند زود، جان بی نفس ما را

    به مردن برنیاید ریشه طول امل از دل

    رهایی نیست زیر خاک چون سگ زین مرس ما را

    به است از باغ بی گل، گوشه زندان ناکامی

    در ایام خزان بیرون میاور از قفس ما را

    بهار از غنچه منقار ما برگ و نوا گیرد

    به زر چون غنچه گل گر نباشد دسترس ما را

    به مهر خامشی کردیم صلح از گفتگو صائب

    غباری بر دل آیینه ننشت از نفس ما را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha