کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به عریانی نگردد از لطافت آن بدن پیدا

    مگر در پیرهن گردد تن آن سیمتن پیدا

    ز رخسارش خط نارسته باشد مو به مو ظاهر

    چنان کز آب روشن می شود عکس چمن پیدا

    به آب زندگی پی از سیاهی می توان بردن

    ز خط عنبرین گردید آن تنگ دهن پیدا

    نگردد سد اسکندر حجاب جذبه عاشق

    که شیرین را ز سنگ خاره سازد کوهکن پیدا

    ز نور حق نمی گردد حجاب آسمان مانع

    ز رود نیل باشد یوسف سیمین بدن پیدا

    قیاس زور هر می می توان کرد از خمار او

    که از واسوختن گردد عیار سوختن پیدا

    ز راز سر به مهر غیب نتوان سر برآوردن

    به آن تنگ دهن خط ساخت چون راه سخن پیدا؟

    نگردد سرخ رو بی داغ سودا پاره های دل

    که گردد از سهیل این رنگ بر روی یمن پیدا

    کشد سر در گریبان خموشی شمع از خجلت

    شود حسن گلوسوز تو چون در انجمن پیدا

    به خون از نعمت الوان قناعت کن که مشک تر

    به خون خوردن شد از ناف غزالان ختن پیدا

    شب قدری است گردآورده نور خویش را صائب

    نه خال است این که گردیده است ازان سیب ذقن پیدا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha