به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
گر چه جا در دیده آن نور نظر دارد مرا
شوق چون خورشید تابان دربدر دارد مرا
نیست از کوتاهی پرواز برجا ماندنم
تنگنای آسمان بی بال و پر دارد مرا
بس که دارم انفعال از بی وجودی های خویش
آب گردم چون کسی از خاک بردارد مرا
نیست از بی جوهری پوشیده حالی های من
آسمان چون تیغ در زیر سپر دارد مرا
گوهر شهوارم اما زیرپا افتاده ام
دست خود بوسد کسی کز خاک بردارد مرا
بوی پیراهن نمی سازد به پای کاروان
گرم رفتاری خجل از همسفر دارد مرا
خارم اما برنمی دارد زبونی غیرتم
وای بر آن کس که خواهد پی سپر دارد مرا
می کشد از دوربینی انتظار سنگلاخ
گر به روی دست، چرخ کاسه گر دارد مرا
چون لب پیمانه می جوشد به هر تر دامنی
آن لب میگون که دندان بر جگر دارد مرا
آسمان صائب یکی از بی سروپایان اوست
گردش چشمی که از خود بی خبر دارد مرا
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.