صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۲۲: گر چه جا در دیده آن نور نظر دارد مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر چه جا در دیده آن نور نظر دارد مرا شوق چون خورشید تابان دربدر دارد مرا نیست از کوتاهی پرواز برجا ماندنم تنگنای آسمان بی بال و پر دارد مرا بس که دارم انفعال از بی وجودی های خویش آب گردم چون کسی از خاک بردارد مرا نیست از بی جوهری پوشیده حالی های من آسمان چون تیغ در زیر سپر دارد مرا گوهر شهوارم اما زیرپا افتاده ام دست خود بوسد کسی کز خاک بردارد مرا بوی پیراهن نمی سازد به پای کاروان گرم رفتاری خجل از همسفر دارد مرا خارم اما برنمی دارد زبونی غیرتم وای بر آن کس که خواهد پی سپر دارد مرا می کشد از دوربینی انتظار سنگلاخ گر به روی دست، چرخ کاسه گر دارد مرا چون لب پیمانه می جوشد به هر تر دامنی آن لب میگون که دندان بر جگر دارد مرا آسمان صائب یکی از بی سروپایان اوست گردش چشمی که از خود بی خبر دارد مرا صائب تبریزی