کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیست تاب درد غربت جان افگار مرا

    با قفس آزاد کن مرغ گرفتار مرا

    دارد از تار نفس زنار، نفس کافرم

    تا دم آخر گسستن نیست زنار مرا

    دست می شوید ز کار گل به آب زندگی

    چون خضر هر کس کند تعمیر دیوار مرا

    درد را بیچارگی بر من گوارا کرده بود

    شربت عیسی به جان آورد بیمار مرا

    فارغ از سیر گلستانم که فکر دوربین

    می کند در زیر بال آماده گلزار مرا

    از سر و سامان من بگذر که جوش مغز ساخت

    چون کف دریا پریشانگرد دستار مرا

    گریه بیرون برد از دستم عنان اختیار

    سر به صحرا داد جوش لاله کهسار مرا

    جز ملامت از جنون دیوانه ام طرفی نبست

    سنگ طفلان بود حاصل نخل پربار مرا

    عالمی می آمد از گفتار من صائب به راه

    بهره از کردار اگر می بود گفتار مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha