کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به سرنمی شود از روی شاهدان ما را

    نشاط و خوش دلی و عشرت و تماشا را

    غلام سیم برانم که وقت دل بردن

    به لطف در سخن آرند سنگ خارا را

    به راستی که قبا بستن و خرامیدن

    خوش آمده است ولیکن بلند بالا را

    برو چو باز ندانی ترنج و دست آنجا

    که یوسف است ملامت مکن زلیخارا

    نه هرشبی که به روز آورم کسی داند

    که هم ز درد دلی میبرم سویدا را

    پدر مناظره می کرد گفتم ای بابا

    در علاج مزن درد بی مدوا را

    بیار باده که بر عارفان حرام نشد

    حلال نیست ولی زاهدان رعنا را

    عجب ز محتسب غلتبان همی دارم

    که خود همی خورد منع می کند ما را

    نزاریا نفسی جهد کن که دریابی

    که دی گذشت و کسی درنیافت فردا را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha