کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دگر بار از نسیم نو بهاری

    خجل شد نافۀ مشکِ تتاری

    خطیب باغ شد بر منبرِ سرو

    برون آمد گل از سترِ عماری

    سحرگه کرد پر لؤلوی منثور

    دهانِ سبزه ابرِ نو بهاری

    نشستند از سرِ سرو و برآمد

    خروشِ بلبل از بستان به زاری

    سرا بستان چو نخلِ ستان خُلدست

    سرِ بستان نداری پس چه داری

    تغافل می کند فرصت نگه دار

    چه کارت زین مهم تر در چه کاری

    چرا چون مردمِ دانسته دستی

    به شکرِ حق تعالا بر نداری

    مگر زاکوانِ انسانی برونی

    مگر خود را ز حیوان می شماری

    وگرنه مرغ بیدار و تو خفته

    چه داری حاصل الّا شرم ساری

    چه صنعت می کند مولی تعالی

    چه قدرت می نماید جَلّ باری

    نباشد هرگزت از خود خلاصی

    اگر خود را نه از خود واسپاری

    نه مستی و نه عاشق ای فسرده

    دریغا عمر ضایع می گذاری

    سخن آن است کز ساقیِ مجلس

    بیاموزی جوان مردی و یاری

    مدام آسوده ای از دستِ دهقان

    نرفته یک قدم در حق گزاری

    همه فریادِ بلبل چیست دانی

    زرشکِ سوزِ انفاسِ نزاری

    چو من بر شاخِ حکمت عندلیبی

    جهانا تا دگر بیرون کی آری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha