کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر چه در پیشانیم آویخت می

    وز ترشح در کنارم ریخت خوی

    آن زمان دفع خمارم می کند

    می که بادا آفرین بر جان وی

    چون خمارم بشکند در چشم من

    هر دو یکسان می نماید نور و فی

    گرد پای خمر خواهم کرد دور

    هم چو گرد قطب دوران جدی

    زاهدان بر خم بگشتندی ولی

    نیست شان اصلی به حکم کل شی

    خنب بر جان چشمه ی حیوان ماست

    نی خضر از چشمه شد جاوید حی

    از سفال کهنه صد اسرار غیب

    با تو بنمایم چو سر جام می

    با خرد گفتم بگویم سر جام

    بانگ بر من زد چه خواهی گفت هی

    هر که پیدا کرد اسرار نهان

    بس پشیمانی که پیش آمد ز پی

    می خور ای بابا می و انده مخور

    تا کند طومار ننگ و نام طی

    گر کنی باری به درد تیره کن

    باده ی صافی دریغ آید به قی

    دیر شد تا شد نزاری مست عشق

    هیچ میدانی که از کی تا به کی

    ور نمی دانی بگویم ز آن زمانک

    داده اند از بدو کن جامی به وی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha