کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر امیدِ تو که روزی به سرم بازآیی

    منم و دردِ دل و کنج غم و تنهایی

    اگرم هیچ حیاتی و بقایی باقی‌ست

    آخرالامر مگر مرحمتی فرمایی

    از درم باز درآیی و به بر درگیری

    کله از سر بنهی بندِ قبا بگشایی

    گرچه شایسته ی وصلِ تو نباشد چو منی

    تو اگر بر چو منی رحم کنی می‌شایی

    دل و دین از منِ بی‌چاره به غارت بردی

    شکرها گویم اگر بیش برین نفزایی

    تو خود از بردنِ دل باز نمی‌پردازی

    چه کنم می‌رسدت دل‌بری و رعنایی

    روی در رویِ رقیبانی و یاران محروم

    آه ازین غصّه که یک‌باره شدم شیدایی

    مردمانم ز ملامت متواری کردند

    چون کنم زور کنم با صنم یغمایی

    گو میارای به مشّاطه ی قدرت رخِ خوب

    تا نباید شدنم شیفته و سودایی

    صورتِ آدمیان را به نکویی حدّی‌ست

    آدمی‌زاده که دیده‌ست بدین زیبایی

    گرچه در قاعده ی لذت دنیا طالب

    بی‌نصیب است به پیرانه‌سر از برنایی

    چون مرا عشق چنین واقعه‌ ای پیش آورد

    با قضا پنجه کنم جهل بود دانایی

    گو جهان زیر و زبر شو من و عشقِ تو که هست

    دوستی ممتنع از هر دری و هر جایی

    در به رویِ همه خوبان جهان بربستم

    بر امیدِ تو که روزی به سرم بازآیی

    سرِ هم خانگی ام نیست نزاری با تو

    منم و دردِ دل و کنج غم و تنهایی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha