به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ماه رویا گرچه رشک مهر و ماه آسمانی
چند با ما کینه ورزی تا کی از نامهربانی
قادری بر ناتوانان میتوانی مرحمت کن
بار هجران کی توانم برد با این ناتوانی
زندگانی نیست بی رویِ تو و جان کندن است این
زنده دل را از برایِ دوست یابد زندگانی
گر قبولم میکنی تا زنده باشم بنده باشم
هر چه میخواهی بکن بر جان من فرمان روایی
از جمال توست چندین رونقِ حسن أحسن الله
نورِ محضی، روح پاکی، عین عشقی، جان جانی
عاشقم بر ماهِ روی و سروِ بالایت اگر چه
حیف باشد حیف در پیرانه سر کردن جوانی
سرو و ماه و قامت و رویِ تو، نی من سهو کردم
غیرتِ ماهِ سپهری رشکِ سروِ بوستانی
پیش ازین بودهست با وصل تو ما را اتصالی
من تو را بشناختم بار دگر باقی تو دانی
چون نه زر داری نه زوری زاریای میکن نزاری
آبِ شورِ چشم بر کارست نی شیرین زبانی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.