حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۱۶: ماه رویا گرچه رشک مهر و ماه آسمانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ماه رویا گرچه رشک مهر و ماه آسمانی چند با ما کینه ورزی تا کی از نامهربانی قادری بر ناتوانان می توانی مرحمت کن بار هجران کی توانم برد با این ناتوانی زندگانی نیست بی رویِ تو و جان کندن است این زنده دل را از برایِ دوست یابد زندگانی گر قبولم میکنی تا زنده باشم بنده باشم هر چه می خواهی بکن بر جان من فرمان روایی از جمال توست چندین رونقِ حسن أحسن الله نورِ محضی، روح پاکی، عین عشقی، جان جانی عاشقم بر ماهِ روی و سروِ بالایت اگر چه حیف باشد حیف در پیرانه سر کردن جوانی سرو و ماه و قامت و رویِ تو، نی من سهو کردم غیرتِ ماهِ سپهری رشکِ سروِ بوستانی پیش ازین بوده ست با وصل تو ما را اتصالی من تو را بشناختم بار دگر باقی تو دانی چون نه زر داری نه زوری زاری ای می کن نزاری آبِ شورِ چشم بر کارست نی شیرین زبانی حکیم نزاری قهستانی