کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به قاین بگذر ای باد ار توانی

    زمین‌بوسی ببر آن جا که دانی

    بگوی آرام جانم را که جانم

    برآمد در غمت از ناتوانی

    به دست باد صبح از نافه‌ی زلف

    چه باشد گر به من بویی رسانی

    تویی لیلی و من مجنونِ واله

    تویی شیرین و من فرهاد ثانی

    چو مجنونم که در اندوه لیلی

    بریدم صحبت از انسی و جانی

    شدم پر از غمِ دوری دریغا

    که کردم در سرِ غربت جوانی

    چو فرهادم که بر من تلخ کرده‌ست

    فراق روی شیرین زندگانی

    به حیرت می‌کنم صبری ضروری

    به غیرت می‌کشم دردی نهانی

    نمی‌میرد نزاری در فراقت

    به شوخی می‌کند الحق گرانی

    سبک روحی بود او در صفاهان

    تو در قاین زهی نامهربانی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha