کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه خوش بود که به بالینِ خفته ناگاهی

    چو چشم باز گشایم مرا رسد ماهی

    فقیر را چه سعادت ورایِ آن باشد

    که سر به کنجِ خرابش در آورد شاهی

    میانِ ظلمتِ شب نورِ طلعتش باشد

    چو یوسفی که برآرد سر از بُنِ چاهی

    اگر به تیغ زنند ار به تیر من باری

    ز کویِ دوست فراتر نمی برم راهی

    حذر ز دردِ دلم کآفتاب خیره شود

    گر از درونِ پُر آتشم برآورم آهی

    به اعتقادِ نزاری اگر به غیبتِ من

    همه جهان به جوی ارزد و جوی کاهی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha