کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دریغ عمر که بی‌هوده صرف شد هی هی

    من و شبی و زمانی و لحظه‌ ای بی می

    به دست خود که کند با خود این که من کردم

    کهای توبه‌ام آخر ز احمقی تا کی

    قسم نخورده و عهدی نکرده‌ام وانک

    گواه قاضی شهرست هان بپرس از وی

    وجودِ من متعلّق به جام می بوده‌ست

    چنان که ذرّه به نور و چنان که نور به فی

    به جست و جویِ می افتاده بوده‌ام همه عمر

    چو رعد کوی به کوی و چو قیس حی بر حی

    گرفته شارع خم‌خانه پیش دشمن و دوست

    زبان گشاده به نفرین و آفرین از پی

    چه‌گونه توبه ز می کردن ای مسلمانان

    ز می که قوتِ روان است و قوّت رگ و پی

    همه گلابِ معنبر چکد ز ابر بهار

    گر از ترشّحِ می بر صبا نشیند خوی

    همه سعادتِ می‌خوارگان که کرده ستند

    به دستِ جود و سخا فرشِ صیتِ حاتم طی

    نزاریا چو نیی مردِ توبه مردانه

    می مغانه خور و غم مخور به ادنی شی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha