به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای گر درآید از درم سرمست یار قاینی
بر جان نهم، بر دل نهم، دستِ نگار قاینی
مردم نمیگویم ز که مستم نمیگویم ز چه
مشهور باشد در جهان چشم خمار قاینی
آرامِ جانی یافتم کز دل قرارم می برد
دل بردن و جان سوختن این است کارِ قاینی
نخّ و نسیج انداخته شمع از میان برداشته
یا رب توان خفتن چنین شب در کنارِ قاینی
زهره ندارم کاین سخن پیش کسی پیدا کنم
آری چه غم چون می برم غم یادگارِ قاینی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.