به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
سواره هر چه به نظّاره گاه برگذری
به یک کرشمه چه باشد که باز پس نگری
رقیب خود ز تو خالی نمی شود یک دم
چنین یکی شده باهم که دید دیو و پری
به دستِ باد غباری فرست از آن خاکی
که بی دریغ به نعل سمند می سپری
عتاب و ناز به میزانِ عدل بر ما سنج
سرش به ظلم گراید اگر ز حد ببری
مقابل تو سزد ز امّهات و از آبا
که کس دگر نکند دعویِ پدر پسری
ز بی وفایی و بعد عهدی و جفا کاری
به نام و ننگ ز دونان سزد که برگذری
قبول کن که نصیحت به فال میمون است
تو خود مبارک رویی و نیک بخت اثری
می است مونس من در غمِ فراق تو می
ولی نمی کند البتّه ترک پرده دری
نزاریا به ملامت گر التفات مکن
خوش است مستی و دیوانگی و بی خبری
فسرده را اگرش بر خیال می گذرد
که ترک شیفته کاری کنی چو می نخوری
ترا شراب زخم خانه ی الست دهند
از آن که مستی شوریده کار و خیره سری
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.