کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوش است دردِ جدایی و داغِ مهجوری

    اگر وصال میسّر شود پس از دوری

    سوادِ ملکِ وجودم خراب کرد فراق

    خراب کرده ی عشق و امیدِ معموری

    بدان امید که روزی به گوشِ دوست رسد

    به نظم آورم این عِقدهای منشوری

    ز دیده دانه ی دُر نظم می‌کنم همه شب

    به روشناییِ دل در شبانِ دیجوری

    معاف دار نگار اگر ضرورتِ حال

    شکایتی دو سه اِنها کنم به دستوری

    سلامکی نفرستی پیامکی ندهی

    نه شرطِ عهدِ قدیم است اگر چه معذوری

    سرت به هم‌چو منی ار فرو نمی‌آید

    غریب نیست که در حسن خویش مغروری

    شبی ز جام وصال تو گر شدم سرمست

    قیامتا که بدیدم ز روزِ مخموری

    پس از مجاهده ی انتظار خوش باشد

    اگر خلاص به صحّت بود ز رنجوری

    نزاریا ز عذابِ فراق بیش منال

    که در مقابل نیش است نوشِ زنبوری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha