کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سوختم در زمهریر از تشنگی

    تا به کی دارم نفیر از تشنگی

    سینه‌ای دارم کدامین سینه بل

    کوره‌ ای هم چون اثیر از تشنگی

    ساقیا گر پای‌مردی می کنی

    یک زمانم دست گیر از تشنگی

    در نگنجد هر چه باشم منتظر

    جز شرابم در ضمیر از تشنگی

    از اوامم ناگزیر از مفلسی

    از مدامم ناگزیر از تشنگی

    در دلم زن آتشِ می گو بسوز

    چند باشم در زَحیر از تشنگی

    آتشی دیدی که باشد هم چو آب

    خسته را آتش پذیر از تشنگی

    چون سمندر هر که آتش خواره نیست

    گو چو بوتیمار میر از تشنگی

    زهر خور گو منکرِ آبِ حیات

    تا بسوزد در سَعیر از تشنگی

    زارییی ماند از نزاری ساقیا

    زرد شد هم چون زریر از تشنگی

    این عجایب تر که در سرمای دی

    سوخت با این زمهریر از تشنگی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha