کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما را نبود قاعده ی جنگ و جدالی

    اما بود امید به صلحی و وصالی

    با تو نتوانم که به روی تو برآیم

    گر بر منت از وجه عتاب است خیالی

    اما به شفاعت ز سر عجز توانم

    گفتن که ببخش ار به قبول است مجالی

    هم بی بر و باری نبود عاقبت الامر

    در باغ جهان هر که بر آورد نهالی

    ما را بر تو گر نبود بار عجب نیست

    باز از بر تو در خور ما هست محالی

    از دور به نظاره توان کرد نگاهی

    و ز طرف تتق جلوه توان داد جمالی

    در ساغر اخلاص به خلوت گه عشاق

    ما را بده از کوثر خم خانه زلالی

    از روی خیال تو به سیری نکنم میل

    این باشد اگر باشدم از غیر ملالی

    از دنیی و از عاقبتم با تو گریز است

    عشق است کز او نیست به سر در همه حالی

    در مرتبه ی عاشق و عاقل ز نزاری

    کردند گروهی ز سر دست سوالی

    گفت این مثل خضر و کلیم است معین

    زین بیش به این نکته نیفزود مقالی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha