به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
گر ز شیرینلبی کنم شوری
گو سلیمان عَفُو کن از موری
فرشِ سلطان عجب نباشد اگر
عار دارد ز دامنِ عوری
این که گویند دوست دوست مدار
نتوان کرد بر کسی زوری
چه کم از حسن اگر دمی بنشست
یوسفی در برابرِ کوری
کی کند شکر شکّرِ شیرین
ناچشنده ز بینمک شوری
عاقبت پیلتن نجست از گور
گرچه تنها همی زدی گوری
باز میگو نزاریا که خوش است
گر ز شیرین لبی کنم شوری
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.