حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۲۸: سواره هر چه به نظّاره گاه برگذری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سواره هر چه به نظّاره گاه برگذری به یک کرشمه چه باشد که باز پس نگری رقیب خود ز تو خالی نمی شود یک دم چنین یکی شده باهم که دید دیو و پری به دستِ باد غباری فرست از آن خاکی که بی دریغ به نعل سمند می سپری عتاب و ناز به میزانِ عدل بر ما سنج سرش به ظلم گراید اگر ز حد ببری مقابل تو سزد ز امّهات و از آبا که کس دگر نکند دعویِ پدر پسری ز بی وفایی و بعد عهدی و جفا کاری به نام و ننگ ز دونان سزد که برگذری قبول کن که نصیحت به فال میمون است تو خود مبارک رویی و نیک بخت اثری می است مونس من در غمِ فراق تو می ولی نمی کند البتّه ترک پرده دری نزاریا به ملامت گر التفات مکن خوش است مستی و دیوانگی و بی خبری فسرده را اگرش بر خیال می گذرد که ترک شیفته کاری کنی چو می نخوری ترا شراب زخم خانه ی الست دهند از آن که مستی شوریده کار و خیره سری حکیم نزاری قهستانی