کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چرا سر به پیوندِ ما در نیاری

    مگر خود سرِ تنگ دستان نداری

    نه زر در ترازو و نه زورِ بازو

    نه رویی که کارم برآید به زاری

    عجب این که هر دم بسوزی دلم را

    هنوزم طمع می کند خاک ساری

    بخندی که در گریه آیم که گُل را

    بخنداند از گریه ابرِ بهاری

    گر آشفتگی می نمایم عَفُو کن

    که طاقت ندارم ز بی اختیاری

    چو بر آتشِ فرقتم می نشانی

    ملامت مکن بر من از بی قراری

    چو چشمت نکردیم خونی چه باشد

    که ما را چو زلفت فرو می گذاری

    کجا مهربانی و کو دل نوازی

    اگر دوستی می نمایی و یاری

    بسی روزگارت به سر برد باید

    که یاری بدست آوری چون نزاری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha