کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای چون قدت نخاسته در جوی‌بار سرو

    نارُسته چون تو در چمن روزگار سرو

    سروِ پیاده در چمنِ باغ دیده‌اید

    چون تو چمن ندید و نبیند سوار سرو

    ناممکن است و ممتنع این خود که هم چو تو

    صیدِ دل ملوک کند در شکار سرو

    بر سرو سیب نبود و شفتالوی و انار

    بر سروِ تست هر سه زهی باردار سرو

    هرگز نداشته‌ست زنخدانِ هم‌چو سیب

    هرگز نداشته‌ست ز خونِ انار سرو

    شیرین‌ترست بوسۀ تو از نباتِ مصر

    هرگز نباتِ مصر کی آورد بار سرو

    هیچِ دگر مگیر که دیده‌ست در جهان

    نسرین‌بر و بنفشه‌خط و گل‌عذار سرو

    بگرفت هم‌چو لاله ز جان جامِ مُل به دست

    بنشست هم‌چو خرمنِ گل در کنار سرو

    دارد قبایِ سبز و ندارد برِ چو سیم

    همواره ز آن خجل بود و شرم‌سار سرو

    سرسبز و تازه‌روی بود در خزان از آن

    می‌زیبدش که فخر کند بر چنار سرو

    گر دعویِ ثبات کند دارد این قدم

    با گرم و سرد ساخته مردانه‌وار سرو

    بر راستی قامت چالاک و چست‌ِ دوست

    این‌جا ردیف کرد نزاریِ زار سرو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha