به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای نوبهارِ خوبی از چهره تو وَردی
وی خلدِ جاودانی از کوچه تو گردی
عشقِ تو را نشایند اشتردلانِ نازک
تسلیم را بباید مردی و شیر مردی
هر دل شکسته ای را در خاطر از تو شوری
هر درد خواره ای را در سینه از تو دردی
انکار ما نکردی صاحب غرض به خیره
گر تا به روز یک شب با ما قدم سپردی
چندان سرشک رانم کز آبِ دیده رویم
هم چون شفق بباشد هر آفتاب زردی
جان من ار نبودی بیمارِ چشمِ مستت
چندین غذایِ تن را خونابِ دل نخوردی
زلفت مگر نزاری در خواب دید زیرا
زنجیر اگر ندیدی دیوانگی نکردی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.