کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خلافِ عهد روا نیست در وفاداری

    چه گویمت که تو بد عهد و بی وفا یاری

    به اعتمادِ تو نااهل روزگارِ عزیز

    به باد رفت به صد سختی و به صد خواری

    نه شرط کردی و سوگند خوردی اوّلِ عهد

    که تا اجل بگذارد مرا بنگذاری

    سر از محبّت ما می کشی ترا دیدیم

    که روزگار نبودت ز ما که سر خاری

    جفا و جور بگو و بکن به آزادی

    ز دوست معتقدان کی کنند بیزاری

    من آن نی‌ام که به آزردن از تو برگردم

    هنوز جانِ منی با همه جگر خواری

    امیدِ مرحمت است ار عقوبتی کنی‌ام

    دلیلِ راحت اگر بی گنه‌ بیازاری

    نه زر که در قدمت ریزم و نه دست که دل

    به زور باز توانم گرفت هم ‌زاری

    مرا حواله به کویِ تو کرده‌اند و چو خاک

    بر آستانِ توام تا به خاک بسپاری

    دگر ملامت کار اوفتادگان نکنی

    اگر چنان چو نزاری شبی به روز آری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha