به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
دوش آمد و گفت در چه کاری
از دست شدی سرِ چه داری
بگذشت به هرزه روزگارت
موقوفِ که در چه انتظاری
گرداب کشیده در میانت
میپنداری که بر کناری
سر پیش بمانده چند باشی
مستغرق بحر شرمساری
در رشته ی خویشتن پرستان
جهل است امید رستگاری
خواهی که حیاتبخش گردد
هر دم که ز اندرون برآری
بیرون روی از وجود و خود را
بسپاری و بیش سرنخاری
تحقیق شعار خویش سازی
تقلید تمام واگذاری
ای پیکِ عدم نگفتم آخر
بگذر ز وجودِ خود نزاری
از ملک دو کون بر سرآیی
یکباره اگر تو واسپاری
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.