به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
خوش ایّامی و خرّم روزگاری
که صحبت داشتم با تو یاری
دمی کاندر فراقت می برآرم
چه گویم زندگانی نیست باری
چه راحت باشدش هیچ از جوانی
کسی را کش نباشد غمگُساری
اگر بادی گذر دارد به کویت
ببین کز من نباشد بیغباری
و گر مرغی به بامت بر نشیند
بود بر بالش از من نامه واری
خرد بر صبر میدارد دلم را
قراری میدهد با بیقراری
ولیکن در هوای وصلِ خورشید
نباشد ذرّه را بس اختیاری
نزاری تا کیای کوتهنظر هان
که عمرت صرف شد در انتظاری
برو یاری به دستآور که دنیا
ندارد پیش دنیا اعتباری
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.