کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به بالینم فراز آمد میان خواب و بیداری

    بتی ماهی نمی دانم سروشی بود پنداری

    چو بانگ صبح بشنیدم فرشته صورتی دیدم

    چو ماهی بر سر سروی چو شمعی در شب تاری

    فراز طاق جفت چشم خون ریز سیه کارش

    کشیده تا بن گوشش خطی پیوسته زنگاری

    ز جا برجستم و بی خویشتن در پایش افتادم

    شدم از دست و در پایش نهادم سر به صد یاری

    سرم برداشت از خاک ره و بنواخت بسیارم

    که ما هرگز عزیزان را نیندازیم در خواری

    پیاپی ریخت در حلقم شرابی چند مستانه

    کز آن داروی بیهوشی ندارم روی هشیاری

    به شب خورشید را دیدن ز دستش باده نوشیدن

    محال محض پنداری خیال فاسد انگاری

    به چشم ظاهری آنگه جمال غیب کی بینی

    توانی دید اگر خود را ز پیش خویش برداری

    به دست آوردمش از بس که می گفتم خداوندا

    نزاری تا به کی زارد بمگذارش بدین زاری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha