کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آخر ای دوست به من به من باز نظر کن باری ‌

    چه شود گر شود آسوده ز یاری یاری

    گاه گاهی چه شود گر به سرم برگذری

    تا مرا هم به خیالت شود استظهاری

    ترکِ طوفِ چمن باغِ وفا نتوان کرد

    هر که را در رهش از بهرِ گل افتد خاری

    به تفرّج سویِ گل‌زار نمی آیی و من

    از سرِ راه برانگیخته ام گل‌زاری

    هیچ کم نیست بحمدالله از آن جا که تویی

    که شود در سرِ کارِ تو چو من بسیاری

    هم چنان بارِ ستم می کشم و می گوشم

    چه کنم حکم چنین است چه درمان آری

    می شود کارِ جهان زیر و زبر گویی اگر

    نبود خاطرِ محنت کشِ من بی باری

    دوستان را نبود قاعده ی بیزاری

    اگر از گردشِ ایّام شود آزاری

    گرچه عشّاق همه کشته به عشق‌اند و لیک

    کشتۀ عشق نباشد چو نزاری آری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha