کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز حد بمی بری ای دوست نا جوان مردی

    غمِ تو چند خورم بس که خونِ من خوردی

    اگر قیاس کنی هیچ ظالم این نکند

    به دشمنی که تو با من به دوستی کردی

    به چه گویمت گله ها از تو و شکایت ها

    که بی گناه بسی خاطره بیازردی

    خلاف عهد تو می دیدم از بدایتِ کار

    که بهترین قدمت آن بود که برگردی

    کجا شد آن همه دل گرمی و جگر سوزی

    ز دوست سیر نگردد کسی بدین سردی

    فدایِ جان تو جانم به صدقِ دل که تو خود

    برایِ کشتنم از دیر گه بپروردی

    تو هم چنین به علی رغم مجتمع می باش

    چو روزگارِ نزاری به هم برآوردی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha