کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه قبول کرده بودی که ز عهد برنگردی

    چه گناه کردم آخر که خلافِ عهد کردی

    به کجا روم زکویت به که التجا نمایم

    که تو حیاتِ جانی که توم دوایِ دردی

    من و دانش و محبت تو و هرچنان که خواهی

    چه کری کند به خونم که تو آستین نوردی

    نتوان به حیله بردن نه محبت از دلِ من

    نه ز زلفِ شب سیاهی نه ز رویِ روز زردی

    نه ملامتِ احبّا نه علامت اطبّا

    که نه آن حرارت است این که ز دل رود به سردی

    به وفا و عهد واجب شده سعی و جهد بر من

    مگر این قدر نتوانم که به سر برم به مردی

    به دو چشم گفتی اول بخورم غمِ نزاری

    چو بدان رسید یک جو غمِ کارِ ما نخوردی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha