به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
چه شب بود آن که از ما برشکستی
کزان شب باز در در وصل بستی
چه رسوا کردی اندر شهر ما را
شدی در پردهی عصمت نشستی
رقیبان گرچه مانع میشوندت
نگویم نیستی معذور هستی
ولی گه گه ز روی مهربانی
کم آخر زان که پیغامی فرستی
غرضخواهان زبان در من کشیدند
گناهم عاشقی بودهست و مستی
ز من برگشتی از بهر رقیبان
به رغم دوستان دشمن پرستی
نزاری از رقیبان چند نالی
کم خود گیر از دشمن برستی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.