کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کاشکی ما را جفا از پیشِ ما برداشتی

    کز وجود ناقص ما ذره ای نگذاشتی

    من بر آنم کز وجودِ من برون آرد مرا

    در سر ِ هر کس به حد ِ او بود پنداشتی

    سلطنت هم گر بدین طبل و علم بودی به حشر

    دشت بان داهولِ خود آن روز هم بفراشتی

    مطبخ محمود با چندان شکوه سلطنت

    هم به سعی دشت بان می یافت شام و چاشنی

    وای ازین دیوان ِ مردم چهره یعنی نفس ما

    آدم ار دانسته بودی تخمِ بد کی کاشتی

    گر بدانستی که با خاک خواهد رفت خاک

    چشمه ی حیوان به دست ِ خود نمی انباشتی

    رستمی بودی مظفر گشته بر اکوان

    گر نزاری روی از اکوانِ خود برداشتی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha