کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر کوچه ی او خواهم یک بار گذر کرده

    ور شهر وجود خود اوباش به در کرده

    در کنج خراباتی بر هر طرفی لاتی

    با توست ملاقاتی بی میل نظر کرده

    تا کی برَد از راهم اندیشه ی کوتاهم

    یک باره همی خواهم با عقل دگر کرده

    ماییم و غرامت را بربسته علامت را

    پیکان ملامت را از سینه سپر کرده

    در واقعه ای مشکل شب ها همه بی حاصل

    در چشم قرارِ دل مکحول سهر کرده

    با عکس جمال او یعنی که خیال او

    تکرار وصال او شب تا به سحر کرده

    ماییم و دلی مسکین نه کفر در او نه دین

    بر بوی لب شیرین ابری ز شکر کرده

    بی چاره نزاری هان بآزای زخود پنهان

    خود را و مرا برهان زین هر دو گذر کرده

    تا چند ز جان و تن تن می زن و جان می کن

    در خرمن هستی زن این آتش بر کرده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha