به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
اگر عنانِ عنایت به سوی ما تابی
مگر بود که مرا زنده باز دریابی
عجب اگر اجلم مهلتِ وصال دهد
مگر که دیر نیایی و زود بشتابی
بیا کز آتشِ فرقت چو ژاله میبارد
بر آبگینه ی رویم سرشک عنابی
غمت به تیغ بلا پوست باز کرد ز من
ندانم از که درآموخت رسم قصابی
ز روی همچو زرم اشک سیم میسازد
زهی فلان که چنین شهره شد به قلّابی
ز بس که موج زد و غوطه داد مردمِ چشم
گرفت مردمَکش خویِ مردمِ آبی
بیا که روی چو مهتابه ی نزاری شد
ز آفتابِ رخت در حجاب مهتابی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.