به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای ترکِ ما گرفته پیوندِ ما بریده
آخر ز ما چه دیدی ای نور هر دو دیده
بی موجبِ گناهی از ما به خشم رفته
بازآ که در فراقت کارم به جان رسیده
آرام جان برفته ترکِ وفا گرفته
ممکن بود که باشد هرگز دل آرمیده
مسکین دلم ببرده با خویشتن به برده
او خود ز دامِ زلفت کی بود سر کشیده
بنگر چه گونه باشد اکنون که بوده باشم
از گوشة دهانت سد چاشنی چشیده
جانم به لب رسیده در آرزوی رویت
اول که بودم از تو آوازه ای شنیده
گرچه نیی ز چشمم یک دم برون ولیکن
صاحب نظر نگیرد نادیده هم چو دیده
گر ناله نزاری روزی رسد به گوشت
چون بشنوی نگیری بر خویش ناشنیده
رازی که با تو دارم سرّی که با تو گفتم
زنهار تا نگویی با هیچ آفریده
میدار یاد ما را ما خود کهایم بی تو
ناممکن است از تو امّید ما بریده
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.