کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا در خرابه ی دلِ ما خانه کرده‌ای

    خلوت‌سرای سینه چو کاشانه کرده‌ای

    کنج دلم نه لایق گنج غم تو بود

    آری مقامِ گنج به ویرانه کرده‌ای

    آن بود بس مرا که شدم آشنای تو

    یکباره‌ام ز مشغله بیگانه کرده‌ای

    یک جرعه بی‌قرار کند پیل مست را

    زین باده بر سرم که به پیمانه کرده‌ای

    دیوانه گر به سلسله عاقل شود چرا

    ما را به زلفِ سلسله دیوانه کرده‌ای

    خالِ لبت به دولتِ این حالم اوفکند

    دربندِ دامم از پی این دانه کرده‌ای

    خود را به چشم مدّعیان وانموده‌ای

    اندر زبانِ خلق چو افسانه کرده‌ای

    منمای شمعِ روی به هر کس که خلق را

    نادیده بر جمال چو پروانه کرده‌ای

    یک‌باره پرده از سَرِ سِر برگرفته‌ای

    خوش رفته‌ای نزاری و مردانه کرده‌ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha