به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای رشک برده در باغ از عارض تو لاله
خون کرده ناف آهو در تبّت از کُلاله
ای پرتوِ تجلی یعنی صفات پاکی
در سینه ی تو پیدا چون باده در پیاله
نادر بود در انسان جسمی بدین شریفی
کز آدمی نزاید زین خوبتر سُلاله
هر بامداد از در بازآیدش جوانی
رویِ تو گر ببیند پیرِ هزار ساله
مه کوثر و مه طوبا من با تو در بهشتم
آن وعده نیست مهمل وین شد نخست حاله
صبرم به پیش عشقت چندان محل ندارد
کز آستینِ حیلت بیرون کند قباله
مردِ غمت نبودم زیرا که وقت کوشش
مشکل به کار آرد هر مرغ از این نواله
با سینه ی پر آتش در کوره ی فراقت
تا کی شود سِرشکم افسرده همچو ژاله
وقتی اگر بنالد از دردِ دل نزاری
شاید که دردمندان زاری کنند و ناله
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.