کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یا خود همه کس فتنهء بالای بلندند

    بر عادتِ من چون گران مولعِ قندند

    ای شمعِ جهان‌سوز به رغبت نظری کن

    با جانبِ جمعی که بر آتش چو سپندند

    از خیمه برون آی و ببین منتظران را

    دیوانه و عاقل زچپ و راست که چندند

    دانند که بودن نه صلاح است و نیارند

    از پیش تو رفتن که گرفتار کمندند

    حیف است که این روی به هرکس بنمودی

    تا بی‌نظران نیز نظر بر تو فکندند

    گویی همه سحر است سراپای وجودت

    کز دستِ تو خلقی به سراپای به بندند

    این است قیامت که بگفتند و بدیدیم

    گو خلق ببینند گر از ما نپسندند

    یوسف چو ببینی نکنی عیبِ زلیخا

    ای مدّعی آخر ز سرت دیده نکندند

    یاران و رفیقانِ سفر بیش مگریید

    بر من که بر آشفتنِ دیوانه بخندند

    با خلق مگویید کنون جز سخنِ دوست

    گرهم چو نزاری همه کس دشمنِ پندند

    ای باد پیامی ببر از ما به قهستان

    کایشان به فلان جای گرفتارِ کمندند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha