به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
هر شب از ایوان به کیوان بگذرد فریادِ من
هر زمان در موجِ خون افتد دلِ ناشادِ من
یا رب از من هیچ یاد آورد آنک از نزدِ او
تا برفتم یک نفس هرگز نرفت از یاد من
جور هجران میکشم بر بویِ آن کز وصلِ او
باز بستاند شبی دیگر زمانه دادِ من
عشق هر بارِ دگر بر من اساسی مینهاد
آمدهست این بار تا بر هم زند بنیادِ من
با خردمندان اگر الفت ندارم باک نیست
عشق بر من عرضه کرد اوّل قدم استادِ من
زین کمندم حالیا باری خلاصی روی نیست
محکم افتادهست قیدِ خاطرِ آزادِ من
در نمیگنجد نزاری خانه بگرفتهست دوست
رخت گو بیرون بر از کنجِ خیال آبادِ من
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.