کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دردمندم وز وصالِ یار درمان نیستم

    هیچ دردی صعب تر از دردِ هجران نیستم

    گرچه می داند که بر جانم ز هجرِ یار چیست

    آن چنان زارم که گویی در بدن جان نیستم

    رسمِ قربانی ست اندر کیشم اسماعیل وار

    گر به تیغِ هجرِ آن مه روی قربان نیستم

    داغ حرمانش به کل جان و دلم مجروح کرد

    چون کنم آخر که تابِ داغ حرمان نیستم

    سال ها شد تا سپردم در رهِ عشقش قدم

    ذرّه ای آگاهیِ آغاز و پایان نیستم

    سر ز پای و پای از سر باز می نشناختم

    بی خبر بودم درین سودا خبر زان نیستم

    چون نقاب معرفت از عشق او برداشتم

    گر دگر نشناختم چیزی غمِ آن نیستم

    من چو ترکِ کفر و دین گفتم چه بیمِ نام و ننگ

    کفر اگر لازم شود در بندِ ایمان نیستم

    روی و زلفِ دل برِ من کفر و ایمانِ من است

    تا نپنداری که من از اهلِ ادیان نیستم

    تا نزاری مذهبِ آن زلفِ کافر دل گرفت

    در مسلمانی اگر هستم مسلمان نیستم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha