کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر بگویم که شد از نورِ تجلّی روشن

    همه جای و جهت و بام و درِ کلبه‌ی من

    که کند باور و با هر که بگویم بگوید

    این چه حال است و محال این چه حدیث است و سخن

    آفتاب آخر در زاویه‌ای چون گنجد

    آفتابی که ضیا بخشِ‌زمین است و زمن

    در و بامِ که و جا و جهت و زاویه چه

    همه این بود و نه غیری همه جان و بود و نه تن

    تا تو بیرون نروی خواجه درون ناید او

    نتوان داشت دو ضد با هم در یک مسکن

    یک نفس آمد و با من نفسی کرد روان

    وان نفس هرگزم از سینه نیامد به دهن

    این عجب قصه‌ی من در همه عالم شد فاش

    باز ناگفته و دم نازده در سرّ‌و علن

    هر زمان رنگی و بر آب زند بیش مرا

    من چو واماندگان نیستم اندز یک فن

    هر نفس خرقه به رنگِ‌دگرم می‌پوشد

    اوست بر جامه و جان حاکم و بر شخص و بدن

    من چو بگذاشته‌ام مصلحتِ خویش بدو

    خواه گو توبه‌ی من بشکن و خواهی مشکن

    نیک و بد پیشِ من و توست و گرنه زان‌جا

    هرچه آید همه محمود بود جمله حسن

    وقت پوشیدن رازست نزاری خاموش

    پرده‌ی مصلحت از رویِ طبق بر مفکن

    مگر این واقعه در خواب توان دید ار نه

    توی نه‌ای مردِ مقامات چنین، لاف نزن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha