کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    که می‌برد ز رفیقان به دوستان خبرم

    که من چگونه به درد از جهان همی گذرم

    نه جز عصای قضا دست گیر در پیشم

    نه جز نصیبه ی تقدیر بر فراز سرم

    به اول آن همه امید در خیال که بود

    که آخر این همه زحمت به زیر خاک برم

    گمان برند مگر اهل دل که وقت رحیل

    به سوی کالبد از حرص باز می نگرم

    به هیچ وقت خدا واقف است اگر آید

    به غیر دوست همه کاینات در نظرم

    ز غصه در دلم از حسرت وداع نماند

    نمی کز آتش این غم کباب شد جگرم

    کجا شدند که بر بسترم چنین عاجز

    به حال نزع ببینند همت و هنرم

    چه سود زاری و زور و زر ای نزاری کو

    زبان زاری و بازوی زور و دست زرم

    اگر حیات بود ور ممات هم ره باد

    دعای مادر مسکین و همت پدرم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha