به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای آرزویِ چشمم روی تو باز دیدن
محمود را چه خوشتر رویِ ایاز دیدن
تلخ است زندگانی بییادِ عیشِ شیرین
جان کندن است خود را بیدلنواز دیدن
بختِ ستیزه کارم تن میدهد به خواری
خود را نمیتواند در عزّ و ناز دیدن
دشمن به طعنه گوید کز دوست میشکیبد
در وی به صدق باید نه بر مجاز دیدن
کوته نظر ندارد بر باطنم وقوفی
هر دیده را نباشد قدرِ به راز دیدن
آن را که از رقیبش خالی دمی ندیدم
روزی شود میّسر بیاحتراز دیدن
آیا بود که چشمم بر منظرِ دل افتد
ای دولت آخر این در تا کی فراز دیدن
نه دل بنه نزاری بر جان که در چنین غم
تو زنده کی بمانی تا وقتِ باز دیدن
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.