کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به غم بنشسته ام سر در گریبان

    ز اندوه عزیزان و حبیبان

    مزاج دوستان رفتم بدیدم

    گرفتم نبض هر یک چون طبیبان

    ملالت شان مرامی داشت گفتی

    چو مهمانی به بُن گاه غریبان

    به خود گفتم عجب نبود که نفرت

    کنند از صحبت لنبان لبیبان

    چو دیدم سرگران¬شان گفتم آری

    ز بخت افتند چون من بی نصیبان

    ندیدم خویش را جرم و گناهی

    ندانستم به جز مکر رقیبان

    تعالی الله زهی دوری که در وی

    بدان نیک آید و غُمران نقیبان

    اگر بهتان روا باشد در اسلام

    چه انکارست بر صاحب صلیبان

    نزاری هم چنین تکرار می کن

    به غم بنشسته ام سر در گریبان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha