کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر هیچ عشقت از در ناگه در آید ای جان

    وز من مرا به یک ره اندر باید ای جان

    دست مراد بردم خود با عدم سپردم

    رفتن به راه وحدت با خود نشاید ای جان

    گه گه چه باشد آخر گر صیقلی به رحمت

    زآیینه ی وجودم زنگی زداید ای جان

    بنواز جان ما را یک ره به لطف شیرین

    ور نیز تلخ گویی جان می فزاید ای جان

    با ما رقیب کویت صد گونه کینه دارد

    نبود عجب ز عقرب گر می گزاید ای جان

    چشمت به یک کرشمه گر بایدش هم این جا

    باب بهشت سرمد بر ما گشاید ای جان

    در گل ستان عشقت چون بلبلان نزاری

    بر شاخسار شوقت خوش می سراید ای جان

    وردش همین که آخر هم تو تمام گردان

    از ما و خدمت ما چیزی نباید ای جان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha