کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه سودا راه زد دوشم همانا از جنون دیدم

    که اندر ظلمتِ شب آفتابی ره نمون دیدم

    چو خفّاش از تحیّر شد حجابِ چشمِ من نورش

    مقاماتِ خود از ادراکِ عقل و حس برون دیدم

    یکی را نیم شب دیدم که او را کس نمی بیند

    وگر بیند نمی داند که چون گوید که چون دیدم

    ز بس نورِ تجلّی شد جهان بر چشمِ من روشن

    ز جان امیّد ببریدم که دل را غرقِ خون دیدم

    علاماتِ قیامت ظاهرا بنمود در محشر

    بحمدالله اَعلامِ ملامت سرنگون دیدم

    عجب نبود که چون فرهاد در شورم که با شیرین

    مکانِ خود برون زین بارگاهِ بی ستون دیدم

    نه من دیدم که من دانم که دید این حالتِ مشکل

    نزاری را ز بس حیرت قوی باری زبون دیدم

    ز خود در غصّه می افتم که من آن راز چون گویم

    ز خود خیران فروماندم که من این خواب چون دیدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha