کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر دولت بود روزی به قوهستان دگر بارم

    کند بازم دگر هرگز سفر کردن نپندارم

    شب وصلش ندانستم که روز هجر پیش آید

    بدانم قدر اگر زین پس چنان یک شب به روز آرم

    که بنشسته ست در چشمم که روز از شب نپندارم

    چه سودا بر دماغم زد که شب تا روز بیدارم

    نمی خواهم که کس داند که از عشقم چه پیش آمد

    چو نامحرم منم در ره ز خود پوشیده می دارم

    اگر آشفتۀ رویش نی ام از بت پرستانم

    و گر سرگشتۀ کویش نی ام از کعبه بیزارم

    مفرّح بین که می سازم برایِ ضعفِ دل هر شب

    ز سودایِ لبِ یاقوت مروارید می بارم

    اگر جان می کشم پیشش به چیزی بر نمی آید

    وگر دل یار میخواهم شکایت می کند یارم

    ز تشویشِ رقیبانم چنان آواره از کویش

    چو حاسد در میان آمد پریشان شد سر و کارم

    محال اندیشه تی باشد اگر با خویشتن گویم

    که گُلزاری به دست آید مگر بی زحمتِ خارم

    نزاری را نمی دانم که چون از دست برگیرم

    به دستِ ظالمی هر دم ز دستِ او گرفتارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha