کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا که از تو میسّر نمی شود یک دم

    دمی که بی تو برآید نه دم بود که ندم

    خلاصه هر دم وقت است از حیات بلی

    دمی که بی تو رود آن نه دم بود که عدم

    من آن نی ام که خلافِ محبّتِ تو کنم

    اگر سرم برود در سرِ ثباتِ قدم

    من از تو راحت و شادی طمع نمی دارم

    که دوستی همه سرمایۀ غم است و الم

    به اتّفاقِ ملاقات قانعم از تو

    به مدّتی که میسّر شود ز بیش وز کم

    تو شاه بازی و اَولا به دست شاهانی

    وصال تو نبود لایقِ عبید و خدم

    تو سر به سیم و زرِ سد خزینه درناری

    دهان تو نتوان کرد مشتبه به درم

    قد ترا نتوان گفت سرو و هم نبود

    به سرو بر گل و شفتالو و انار به هم

    گمان نبرد کسی تا ندید چشم و لبت

    که این دو مستِ ملیح اند رشکِ ترک و عجم

    دم از نزاری تو بی تو بر نمی آید

    از آن چنین نَفَسش آمده ست با یک دم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha